محمد صادق کوشکی، استاد دانشگاه تهران در گفتگو با خبرنگار سیاسی مشرق درباره سئوال بزرگی که امروز در اردوگاه اصلاحات وجود دارد گفت: در این دوره یک امری که خیلی هم برای مردم و هم برای اصلاحطلبان موجب سئوال و شگفتی شده این است که آنهایی که اصلاحطلب نامیده میشدند با دو نوع نامزد مواجه شدند، یک نامزد فعال که نشان میداد مسلط به مسائل کشور است و آمار و ارقام را به خوبی میداند و قدرتمند ظاهر شد به نام آقای جهانگیری و نامزد دیگری که با لرزش دست و با حالت عصبی و هیجانی بدون توجه به مسائل کشور ظاهر شد به نام آقای روحانی.
وی با اشاره به نقش پوششی و فدایی بودن اسحاق جهانگیری درانتخابات ریاستجمهوری افزود: اینطوری که اخبار حکایت میکند قرار است که نامزد قدرتمند و مسلط و پر انرژی به نام جهانگیری بنا بر تصمیم بزرگان اصلاحات کنار برود و یک نامزد خسته، بی رمق و عصبی به نام آقای روحانی باقی بماند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: اینکه چرا بایستی یک فردی که به هر حال بر اساس ملاکهای اصلاحطلبانه فرد قدرتمندی است برای فردی که حتی یکبار حاضر نشد خود را اصلاحطلب بنامد و امکان مدیریت را ندارد و روزانه به عنوان دکورد چند ساعت بیشتر نمیتواند جلوی دوربین ظاهر بشود و درواقع در چهارسال گذشته رئیسجمهور اصلی و واقعی کشور آقای جهانگیری بوده، فدا بشود، سئوال مهمی است.
کوشکی با بیان اینکه در این چهار سال روحانی کار را به جهانگیری سپرده است اظهار داشت: این سئوال مطرح میشود که اگر انتخابات عرصه ورود شایستگان است چرا باید فردی مثل آقای جهانگیری قربانی روحانی بشود و چرا بزرگان اصلاحات که خود را دلسوز جامعه میدانند بین یک نامزد ضعیف و یک نامزد قدرتمند ترجیح دادهاند که نامزد قدرتمند فدای نامزد ضعیف بشود.
وی با اشاره به اتفاقات انتخابات ریاست جمهوری سال 92 یادآور شد: درست مثل کاری که اینها با عارف کردند. عارف فردی بود متخصص و دانشگاهی، تحصیلکرده و مدرک دکترایاش نیز هیچ عیب و اشکالی نداشت و معاون اول آقای خاتمی بود. این فرد فدا شد تا یک فردی که عصبی و ناتوان است و حتی قدرت ارائه چند تا عدد و رقم و آمار را ندارد، لرزش دست دارد و مدرکش در واقع محل سئوال و اشکال فراوانی است، جایگزین وی شود.
این استاد دانشگاه با اشاره به اشکالاتی که درباره تز دکترای حسن روحانی مطرح میشود گفت: اگر این فرد فردا روزی رئیس جمهور بشود میتواند آبروی نظام را ببرد، در عرصه جهانی این خبر خواهد پیچید که کسی رئیسجمهور ایران شده است که تز دکترایاش به نوعی سرقت علمی و ادبی است.
کوشکی اظهار داشت: این سئوال باید میان اصلاحطلبان مطرح باشد که چرا یک نامزدی که از بیان اینکه حتی یک بار اسم اصلاحات را بیاورد ابا دارد و خودش را اصلاح طلب بداند بایستی بماند و یک نامزد بسیار برتر و سر تر از او باید فدا بشود. اتفاقی که عارف در چهار سال پیش رخ داد و عارف قربانی شد تا روحانی رئیسجمهور شود.
وی در پایان گفت: باید دید که سران اصلاحات آقای خاتمی و ... چه نفعی میبرند از ریاست جمهوری فرد ضعیفی به نام روحانی و چه ترسی از ریاستجمهوری افراد تحصیلکرده و متخصصی مثل عارف و جهانگیری دارند. این سئوالی است که لااقل افکارعمومی اصلاحطلبها دارند و به هر حال یا امروز یا فردا بایستی بزرگان اصلاحات که چنین تصمیمات عجیبی را میگیرند و سرنوشت اصلاحات را به فرد ناتوانی به نام روحانی گره میزنند، باید پاسخگوی افکار عمومی خودشان باشند.